اندیشکده روسی، دموکراسی غربی به فرصتی برای نفوذ در روسیه تبدیل نمی گردد
به گزارش کوه سفید، تحلیلگر روس معتقد است که غرب همچنان احساس فزونی ایدئولوژیک و مادی دارد، اما بسیار بعید است که بتواند آن را به فرصتی برای تغییر جهت سیاسی و نفوذ در روسیه تبدیل کند.
همراه دور زمین باشید و با تور ارزان روسیه از کاخ کرملین دیدن کنید و در شهرهای زیبای مسکو و سوچی گشتی بزنید و خاطرات زیبایی برای خود رقم بزنید.
به گزارش گروه بین الملل خبرنگاران، اندیشکده روسی باشگاه مباحثه والدای با انتشار مقاله ای به قلم ایوان تیموفیِف، تحلیلگر روابط و سیاست بین الملل، به آنالیز روابط اتحادیه اروپا و فدراسیون روسیه می پردازد. بیشتر مؤلفه هایی که نویسنده در این متن شرح می دهد، در واقع مربوط به تعاملات مسکو با غرب است که به صورت مسقیم بر روابط با بروکسل تأثیر می گذارد.
جدیدترین خبرها و تحلیل های ایران و دنیا را در کانال تلگرامی خبرنگاران بخوانید. (کلیک کنید)
جدیدترین خبرها و تحلیل های ایران و دنیا را در صفحه اینستاگرامی خبرنگاران بخوانید. (کلیک کنید)
تیموفیِف در این مقاله می نویسد: مناسبات فدراسیون روسیه و اتحادیه اروپا برای هفتمین سال متوالی در یک شرایط اسفناکی قرار گرفته و این موضوع نیز تقریباً پذیرفته شده است. دلایلی که این روابط را خراب می نمایند، همچنان با تکرار و فرکانس منظم ظاهر می شوند و یک قلک فانتزی از دارایی های سمی را تشکیل می دهند. بحران اوکراین، پرونده اسکریپال، وقایع مربوط به حملات سایبری و در شرایط کنونی نیز پرنده آلکسی ناوالنی به عنوان موضوع اصلی اختلافات دموکراسی و حقوق بشر بین بروکسل و مسکو مطرح می گردد.
وی اضافه می نماید: مجلس اروپا نیز نیز به صورت دوره ای خواهان اعمال سخت ترین سیاست ها نسبت به مسکو است. اقدامات پیشنهادی آنها شامل مجازات علیه حلقه داخلی و افراد نزدیک به رئیس جمهور روسیه، توقف خط لوله موسوم به جریان شمالی2 (Nord Stream2)، هماهنگی بیشتر با سیاست های مهار ایالات متحده آمریکا، ترویج و ارتقای دموکراسی و در نهایت همکاری با نیروهای دموکراتیک روسیه می گردد. روابط روسیه و اتحادیه اروپا به صورت مقطعی با موجی از شعارهای متهم نماینده و تهدیدآمیز به خاتمه گفت وگو و یا کاهش آن همراه است که این روابط را به پایین ترین سطح خود می رساند، با این حال، این موضوعات در واقعیت اتفاق نمی افتد.
کارشناس روس درباره واقعیت منافع و تهدیدهای مشترک بین مسکو و کشورهای غربی، شرح می دهد: روسیه و اتحادیه اروپا، با اینکه بعضی بحران های سیاسی بین دو طرف وجود دارد، اما در مواقع ضروری که به سود هر دو طرف باشد، با یکدیگر همکاری می نمایند، افزون بر آن، تمایل مشخصی نیز برای حل اختلافات سیاسی و گسترش مناسبات مالی وجود دارد، البته آسیب های کلان مالی ناشی از تحریم های اتحادیه اروپا طی چندین سال پی درپی وجود داشته که تا حدودی قابل اغماض است، همچنین، روسیه از یک اقدام تلافی جویانه سخت فاصله می گیرد و به بعضی از اقدامات نمادین مانند محدودیت های ویزا بسنده می نماید. با توجه به فریاد پروپاگاندا یا تبلیغاتی برای دستیابی به اهداف خاص، اما همچنان تمایل انتقادی برای اقدامات تلافی جویانه در حوزه تجارتِ بین دو طرف، مشاهده نشده است.
وی ادامه می دهد: در هر دو طرف این اعتقاد وجود دارد که گذشت زمان برای آنها راهگشا خواهد بود، اما به طور کلی، غرب هنوز احساس رجحان ایدئولوژیک و مادی دارد. در این چارچوب ذهنی، هرگونه موفقیت روسیه یک پدیده موقتی قلمداد می گردد، چراکه از نظر آنها فدراسیون روسیه محکوم به تخریب تدریجی است و دیر یا زود غرب مترقی بر آن غلبه خواهد نمود. برداشت آنها این است که در چنین شرایطی فقط باید شکیبا باشید و در امر اجتناب ناپذیر سهیم باشید.
تیموفیف معتقد است: در واقع، بحث در خصوص دستاوردهای مادی اتحادیه اروپا و سایر کشورهای غربی سخت است. ایدئولوژی غرب ممکن است مورد حسادت کسانی قرار بگیرد که خود را در سال های شوروی یافتند اما به طور همزمان نیز هماهنگی میان اندیشه های دموکراسی غربی و رجحان مادی بسیار دور از ذهن است که به فرصت های واقعی برای نفوذ در روسیه و تغییر راستا سیاسی آن تبدیل گردد.
کارشناس روس به بعضی واقعیت ها درباره روسیه و اتحادیه اروپا اشاره می نماید و می نویسد: بله، روسیه دارای یک اقتصاد پیرامونی است، کیفیت زندگی در این کشور در رده های پایین تری نسبت به اتحادیه اروپا واقع شده است، همچنین اثربخشی مؤسسات و نهادها نیز سؤالاتی را ایجاد می نماید، اما نمی توان روسیه را نادیده گرفت، این کشور کاملاً با شرایط بحرانی کنار آمده است و بعضی مواقع این کار را در مقایسه با همسایگان برجسته خود نیز با سرعت بیشتر و کارآمدتر انجام می دهد. این که بخواهند روسیه را به انصراف از تصمیمات اساسی و اصلی آن وادار نمایند، کار آسانی نیست، این بدان معناست که رجحان مادی و ایدئولوژیک غرب به فرصت های سیاست خارجی برای آنها تبدیل نمی گردد و این واقعیت را که عامل زمان در طرف (به نفع) اتحادیه اروپا است نیز تحت تأثیر قرار می دهد.
وی می افزاید: همچنین باید به این مورد اشاره نمود که در روسیه نیز دیدگاهی گسترده درباره بحران غرب، انقراض ایالات متحده آمریکا و فرایند بحران در اتحادیه اروپا وجود دارد، در واقع بسیاری از پدیده های بحران در غرب وجود دارد، اما مسکو نیز نمی تواند از آنها در جهت منافع و سیاست خارجی خود استفاده کند. به طور کلی، تغییر سیاست نسبت به روسیه در خصوص موضوعات اصلی به سختی امکان پذیر است.
تیموفیف در خاتمه تأکید می نماید: مناسبات روسیه و اتحادیه اروپا (به طور گسترده تر روابط روسیه و غرب) به یک نقطه تعادل رسیده است. معماران اروپای عظیم، خانه مشترک اروپایی و فضاهای مشترک حق دارند که ساختار ایجادشده روابط را نوعی عقب گرد و فروپاشی امیدها در گذشته نزدیک بدانند، با این حال به بازیکنان اجازه می دهند هوشیارانه و بی طرفانه، توانایی ها، علاقه مندی ها و دیدگاه های خود را در خصوص آینده ارزیابی نمایند.
+
منبع: خبرگزاری تسنیم